رفتار آدم‌ها در وضعیت‌های خاص

سالار مگس‌ها» اثر ویلیام گلدینگ» روایت می‌كند:

رفتار آدم‌ها در وضعیت‌های خاص

کودک و نوجوان > فرهنگی – اجتماعی – معرفی یک نویسنده > آزاده نجفیان:
حتماً برای شما هم پیش آمده که خودتان را به‌جای آدم‌های دیگر یا در موقعیت و وضعیت خاصی که آن‌ها قرار دارند بگذارید و پیش خودتان فکر کنید اگر من بودم چه‌کار می‌کردم؟ چه واکنشی نشان می‌دادم، چه حرفی می‌زدم؟!

اما واقعیت این است که هرچه‌قدر هم بخواهیم با خودمان صادق باشیم، هیچ‌وقت نمی‌شود کاملاً پیش‌بینی کرد که وضعیت‌های خاص چه جور واکنش‌هایی را با خودشان به‌همراه می‌آورند.

همیشه حرفی، حرکتی یا احساسی باقی می‌ماند که ما پیش‌بینی نکرده بودیم و این می‌شود که گاهی وضعیت‌های خاص، بخشی از وجود ما را به نمایش می‌گذارند که در کمال شگفتی خود ما هم از وجودشان بی‌خبر بوده‌ایم. درست مثل وضعیتی که در رمان سالار مگس‌ها بروز پیدا می‌كند.

هواپیمایی که مسافرانش یک گروه از دانش‌آموزان پسر است، در جزیره‌ای خالی از سکنه در دل اقیانوس سقوط می‌کند. خلبان‌ها و معلم‌ها کشته می‌شوند و فقط بچه‌ها زنده می‌مانند.

پسرهای نجات‌یافته در ساحل جزیره دور هم جمع می‌شوند به این امید که کسی به کمکشان بیاید؛ اما خبری از کمک نیست. آن‌ها در جزیره‌ای در ناکجاآباد، تنها و بدون هیچ بزرگ‌تر یا مراقبی گیر افتاده‌اند و باید به زندگی‌کردن و زنده نگه‌داشتن خود تا زمان نامعلومی ادامه دهند.

اول همه‌چیز خیلی رؤیایی و عالی به نظر می‌رسد؛ چه‌کسی دلش نمی‌خواهد به دور از باید و نبایدها و بزرگ‌ترها زندگی کند؟ اما هیچ‌‌چیز به آن سادگی‌ای که فکر می‌کردند پیش نمی‌رود. زندگی واقعی در کمین آن‌هاست.

• سالار مگس‌ها؛تصویر استعاری دنیای امروز

سالار مگس‌ها رمانی تمثیلی است که نویسنده از استعاره‌ها و نمادها برای بیان منظورش استفاده کرده‌است. هرکدام از شخصیت‌هایی که در کتاب حاضر می‌شوند یا اتفاق‌هایی که رخ می‌دهند استعاره و تمثیلی از واقعیتی گسترده‌تر و عمیق‌تر هستند؛ حتی عنوان کتاب نیز برگرفته از نام یکی از اهریمنان ساکن جهنم است که در انجیل از آن یاد شده‌است.

درونمایه‌ی اصلی داستان، تم همیشگی و تکراری جنگ خیر و شر است، با این تفاوت که ویلیام گلدینگ» این تقابل قدیمی را به مفهومی مدرن و امروزی گره زده ‌است: تمدن در مقابل وحشی‌گری. گفته شده وحشی‌گری‌هایی که گلدینگ در طول جنگ‌جهانی از نزدیک شاهد آن‌ها بوده، ایده‌ی اصلی کتاب را شکل داده و او را به این فکر انداخته‌است که اگر چیزی به اسم قانون، اصول شهروندی و تمدن وجود نداشته باشد، انسان‌ها چه‌طور رفتار خواهند کرد؟

خیلی‌ها معتقدند که گلدینگ با این کتاب به نقد تمدن و ت غرب پرداخته ‌است. در نهایت به نظر نویسنده وحشی‌گری، قدرت‌طلبی و میل به آشوب، هیولاهای پنهانی هستند که در درون همه‌ی انسان‌ها به کمین نشسته‌اند و منتظر فرصتی برای بروز می‌گردند.

• بهترین بهترین‌ها

جالب است بدانید که برخلاف تصور ما، آثار مشهور و معروف معمولاً بلافاصله به شهرت نمی‌رسند و گاهی زمان لازم است تا جای خود را در دل خوانندگان و حتی ناشران، پیدا کنند. مثلاً همین کتاب سالار مگس‌ها پیش از چاپ از طرف نزدیک به 20 ناشر رد شد تا بالأخره یکی از آن‌ها راضی شد با انجام تغییراتی، کتاب را چاپ کند.

اما همین که رمان از زیر چاپ درآمد، به یکی از کتاب‌های پرفروش در انگلیس و آمریکا تبدیل شد و برای نویسنده‌اش تا آخر عمر شهرت و ثروت و اعتبار کسب کرد. سالار مگس‌ها در فهرست 100 رمان برتر مدرن قرار دارد و گلدینگ را نیز در فهرست 50 نویسنده‌ی برتر بریتانیایی قرن بیستم و بیست و یکم، در جایگاه سوم نشانده ‌است.

• نویسنده‌ای در لباس شوالیه

ویلیام گلدینگ در سال 1911 میلادی در انگلیس به‌‌دنیا آمد. پدر ویلیام معلم علوم بود و همین باعث شد که خانواده، او را به خواندن علوم طبیعی تشویق کنند. ویلیام دانشجوی علوم طبیعی در دانشگاه آکسفورد شد، اما بعد از دو سال رشته‌اش را به ادبیات انگلیسی تغییر داد و دو سال بعد از فارغ التحصیلی، اولین مجموعه‌ی اشعارش منتشر شد.

او معلم شد، اما هم‌زمان با معلمی و تدریس زبان و فلسفه، مشغول تجربه‌ی دنیای بازیگری و نمایش‌نامه‌نویسی هم بود. با شروع جنگ‌جهانی دوم به ناو سلطنتی بریتانیا پیوست و در نبرد مشهور نرماندی هم حضور داشت.

بعد از تمام‌شدن جنگ، ویلیام دوباره مشغول تدریس شد، اما با چاپ اولین رمانش، سالار مگس‌ها و پولی که از فروش کتاب دریافت کرد، برای همیشه خودش را از معلمی بازنشسته کرد و به نویسنده‌‌ای تمام‌وقت تبدیل شد.

گلدینگ کتاب‌های دیگری هم نوشت که هیچ‌کدام به شهرت کتاب اولش نرسیدند. او در سال 1983 میلادی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد و در سال 1988 میلادی از طرف ملکه‌ی انگلیس، لقب شوالیه را دریافت کرد. ویلیام گلدینگ در سال 1993 در انگلیس درگذشت.